Chào các bạn! Vì nhiều lý do từ nay Truyen2U chính thức đổi tên là Truyen247.Pro. Mong các bạn tiếp tục ủng hộ truy cập tên miền mới này nhé! Mãi yêu... ♥

Chapter 31

شش ماه .
غلت زد تا به دست هاى زمان كه به اتمام رسيدن پنجمين ماه رو بهش نشون دادن پشت كنه .

پنجمين ماهِ نبودن زين ، عجيب ولى ساده بود . به قدرى ساده كه توضيح خاصى نياز نداره و همين عجيبش مى كرد .
در هر برهه ى زمانى چيزى اتفاق افتاده بود ؛ اين بار نه .
هر روز به ديدن زين رفته بود بدون اين كه چيزى تغيير كنه . حالش رو مى پرسيد با اينكه مى دونست نبايد انتظار شنيدن جواب رو داشته باشه .
به طرز غم انگيزى نسبت به هركارى كه انجام ميداد هيچ واكنشى دريافت نمى كرد . اين فقط خاكستر خاطرات و زمان بود كه روى روح ساكن اون فرود مى اومد و تبديلش مى كرد به يكى از اون مجسمه هايى كه مدتى بعد ، سر از زباله دونى در مياورد .

- من .. من حتى وسايلت رو ، لعنتى ، آوردم اونجا! 

يك آيتم جديد به ليست بلند بالاى كارهايى كه براى ايجاد تغييرى در زين انجام داده بود اضافه شد .
' جشن تولد زين ' ، در صدر اين جدول بود.

به دو راهى هولناكى رسيده بود . ادامه ى اين روند و كنار اومدن با ديدن هر روزه ى چهره ى ثابت زين ، و يا قطع اين روند و تحمل يك دلتنگىِ غيرمنصفانه ؟!
حلقه ش رو توى انگشت چرخوند و با يك حساب ساده ، متوجه شد هشت ماه از ازدواج ـِشون مى گذره كه اون پنج ماه رو به تنهايى گذرونده .
نفس حبس شده ش رو رها كرد .
فضاى تاريكِ درونش لحظه به لحظه قوى تر مى شد و همه چيز رو به سرعت مى بلعيد . اونقدر سريع كه ليام گاهى متوجه گُم شدن بخشى از خودش نمى شد .

اون روى كاناپه ش نشسته بود تا ببينه ششمين ماه چه نقشه اى براش مى كشه .
اما هيچ ايده اى نداشت كه اين بار قرار بود چقدر همه چيز متفاوت باشه .
اولين چيزى كه پيش اومد ، يك سفر كارى ديگه براى ليام بود كه اونُ به مدت ده روز از زين دور نگه داشت .

.

.

دومين چيز عجيب اتفاق افتاد .

من شنيدم .

كلماتى رو شنيدم كه بهم گفتن ليام تا چند روز اینجا نخواهد بود .

سومیش هم اتفاق افتاد .

من ناراحت شدم و حس عجیبی بهم دست داد . حسی که وادارم می کرد آرزو کنم از اینجا نَره .







ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــ
ــ

تنها دو قسمت باقی مونده ..

یک دنیا ممنونم از همراهیتون .

میتونید منو اینجا پیدا کنید  ، اگه دوست داشته باشین البته^•^
www. instagram.com/myspotintheworld




Bạn đang đọc truyện trên: Truyen247.Pro