Chào các bạn! Vì nhiều lý do từ nay Truyen2U chính thức đổi tên là Truyen247.Pro. Mong các bạn tiếp tục ủng hộ truy cập tên miền mới này nhé! Mãi yêu... ♥

12. kiminaaa

های گایز ^_^

ببینید کی اومده ^_^ نویسنده ای که از همه کمتر دوستش دارین :/

*میخندد*

اوکی، امیدوارم که امتحانا و درسا و کنکورتون رو خوب داده باشین و الان درحال عشق و حال تو این گرما باشین :/ من که تابستون ندارم امسال، باید برای کنکور بخونم

خب، بریم سر اصل مطلب.

امروز، یه نویسنده ی جدی و دوست داشتنی (آره جفتش باهم :/) بهمون افتخار داده که به سوالای چرتمون جواب بده

شاید با "ده ثانیه" (10 seconds) و یا لرنتس گود پرنتس بشناسیدش

(میدونم فهمیدین کیو میگم ولی باید بیشتر توضیح بدم XD) ماه جون سال 2016 به جمعمون اومد

خوب یادمه زمان 10 seconds. احساس پیری میکنم XD

کتاب "نوت های زندگیِ سینگل من" خیلی محبوبه و همه ازش لذت میبرن.

بعد اینا، باید حتما فهمیده باشید قراره با کی مصاحبه کنیم، کیمیا!

kiminaaa


مصاحبه ی مری با کیمیا ^_^:


اولین داستانت رو کِی نوشتی؟

اولین داستانمو وقتی نوزده سالم بود نوشتم! اینجوری که من گفتم انگار یه قرن ازش می گذره در حالی که حتی یک سال هم نمی شه!


اولین داستانی که تو واتپد پابلیش کردی اسمش و موضوعش چی بود؟

اولین داستانم تو واتپد اسمش 10 seconds بود البته هنوزم هست:/ خوب به طور خلاصه درمورد یه خودکشی به دنبال یه فروپاشی روانی بود


چند ساله مینویسی؟

چند ساله می نویسم *ایموجی تفکر* خوب خیلی وقته یادمه حتی وقتی هنوز مدرسه نمی رفتم همیشه شعر (چرت و پرت در واقع) می گفتم که خالم برام می نوشتشون البته تمام نوشته های قبل دوره دبیرستانمو طی یه اقدام انتحاری منهدم کردم چند وقت پیش یکی از دوستای راهنماییم به طرز معجزه آسایی چند تاشونو داشت و برام فرستاد و من کاملا احساس شرم بهم دست داد از خوندنشون خیلی افتضاح بود خیلی

 (XD)


ایده هات از کجا میان؟

ایده ها به نظرم همه جا هستن هر اتفاق ساده ای می تونه یه ایده خیلی جالب باشه فقط کافیه خوب ببینی و خوب بشنوی بعد همون اتفاق ساده رو برای خودم شخصی سازی می کنم و با یه کم تغییر و یه کم شاخ و برگ ایده داستانو پیدا می کنم زیاد مطمئن نیستم چیزایی که گفتم معنی می داد یا نه ولی خوب واقعا همینجوریه


رنگ مورد علاقه ت چیه؟

رنگ مورد علاقم آبیه*-* حتی پتانسیل اینو دارم براش فن گرلی کنم حتی اکثر لباسام آبیه هردفعه می گم من دیگه لباس آبی نمی خرم آخرش با چند دست لباس با رنگ آبی ولی تو طیفای مختلف برمی گردم

بعدشم زرد رو دوست دارم


شخصیتی که خیلی نزدیک به شخصیت خودته؟

شخصیتی که به شخصیتم نزدیکه

رافائل تو لاک پشت های نینجا:) (برای کسایی که با رنگ نقابشون(؟) می شناسن رافائل اون قرمزس)

و خوب ریچل تو سریال فرندز حداقل از این نظر که اون پرش بدون چتر از هواپیما رو منم داشتم

 (عه راف!)


شخصیت مورد علاقه ت از اونایی که خودت خلقشون کردی؟ (چه تو فن فیکات چه تو فیک هات)

شخصیت مورد علاقم *سخت مشغول تفکر* اونا همشون بچه های منن*-* ولی خوب (همه بچه ها با هم برابرند اما بعضی برابرترند) لویی تو why are you so happy بچه موردعلاقمه

 (همه بچه ها باهم برابرند اما بعضی برابرترند -عالی بود XD)


بهترین داستانت از نظر خودت؟

خوب احتمالا بهترین داستانم لرنتسه! ولی خوب لرنتس خیلی بالا و پایین داره

من شخصا why are you so happy رو خیلی دوست دارم ولی نمی شه ایراداشو نادیده گرفت

پس شاید داستان بعدی که پابلیش کنم بهترین باشه!


نویسنده هایی که ازشون الهام میگیری؟

خوب احتمالا کتابایی که می خونم رو افکارم و خوب طبعا رو نوشته هام تاثیر می ذارن ولی اینجوری نیست که بگم من از شخص خاصی الهام می گیرم


کدوم داستانت باعث میشه به خودت افتخار کنی؟

خوب من why are you so happy رو خیلی دوست دارم اون برام یه داستان خاص بوده همیشه هم خاص می مونه اشتباهاتشو در واقع اشتباهاتمو می فهمم اما با تمام نقطه ضعف هاش دوسش دارم و یه جورایی بهش افتخار می کنم


مشکلی که تو واتپد با خواننده ها داری؟

مشکلی که تو واتپد با خواننده ها دارم خوب اول اینکه من واقعا همه خواننده هامو دوس دارم و ازشون خیلی خیلی ممنونم که وقتشونو رو نوشته ها من می گذارن و اینو از صمیم قلبم می گم اما خوب یه چند تا گله هم دارم راستشو بخوای

یکی اینکه بعضی وقتا تو کامنتایی که برای کتابم می گذارن ازم درخواست می کنن که کتابشونو بخونم من همیشه مسیج های مسیج بوردم رو چک می کنم بهشون اهمیت می دم و جوابشون رو می دم و اگه کسی از من خواسته باشه کتابشو بخونم حتما می خونم به خاطر همین من نمی فهمم چه لزومی هست که کامنت بذارن من به شخصه اصلا اینو دوست ندارم

و خوب یکی دیگه اینکه بعضیا هستن مقدمه رو نمی خونن خوب حتما یه نیازی به نوشتن مقدمه حس شده که مقدمه نوشته شده دیگه این باعث می شه یک سوال تکراری که توضیحشو تو مقدمه نوشتی بارها و بارها ازت پرسیده می شه و همینطور یه سری نکته های مهم داستان رو نمی بینن


ایراد های خودت تو نوشتن از نظر خودت؟

ایراد هام

خوب 10 seconds و second chance که پر از ایراد بودن خیلی زیاد شاید یکی از مهم تریناش موضوعش بود

به نظرم 10 seconds ریتم بیش از حد تندی داشت و second chance زیادی کند پیش رفت

در مورد why are you so happy باید بگم می دونم ایراد داره ولی...

larrents good parents خوب در مورد نگارشش به نظرم بیشتر شبیه یه متن ترجمه شدس تا نوشته فارسی یه جورایی این تو همه نوشته هام هست ولی تو لرنتس بیشتر به چشم می یاد

و در مورد لرنتس اینکه بعضی وقت ها می ترسم بی مزه شده باشه:(

یکی هم اینکه من علاقه زیادی به استفاده از علامت تعجب دارم! و خوب خیلی افراطی و بعضی وقت ها جاهای نادرستی ازش استفاده می کنم:/ حتی موقع چت کردنم همینجوریه! اخه کی موقع چت چپ و راست ! می ذاره!

این ها چیزاییه که به نظر خودم می رسه و خوب خیلی چیزهای دیگه ایم هست احتمالا که تا حالا متوجهش نشدم صحبت کردن در مورد ایرادای خودت سخته


هدفت تو واتپد؟

خوب هدفم

وقتی اکانت واتپدو ساختم درواقع می خواستم جایی داشته باشم که توش بتونم از آدم های اطرافم دور بشم و با خیال راحت تری خودمو بروز بدم یه جورایی بتونم خودم باشم و مجبور نباشم همیشه کامل و پرفکت باشم شاید یکی از دلایلی که 10seconds رو انپابلیش نکردم و قرارم میس آنپابلیش بشه همینه

الآن خوب هنوزم در مورد خودم بودن هست اما اینکه بتونم بهتر بنویسم هم بهش اضافه شده

واو چقدر حرف زدم!


با تچکر از کیمیا جان، میخوام یه مطلبی رو برای هزارمین بار روشن کنم.

این کتاب بیهوده نیست. هدف این کتاب بهتر شدن وضعیت فعلی واتپد ایرانه. هدفش بهترشدن رابطه ی نویسنده با خواننده هاست. من شخصا تمام خواننده ها رو به عنوان دوست میبینم، تا زمانی که اونا بهم ثابت کنن اشتباه فکر میکنم.

ممنون! دوستتون دارم، لبخندا :)

مـ ـریـ ـلـ ـآ

Bạn đang đọc truyện trên: Truyen247.Pro