Chào các bạn! Vì nhiều lý do từ nay Truyen2U chính thức đổi tên là Truyen247.Pro. Mong các bạn tiếp tục ủng hộ truy cập tên miền mới này nhé! Mãi yêu... ♥

part 15smut

شب قبلی که حاوی فسق و فجوریه که نوشتم ولی نمیخوام گردن بگیرم که نوشتمش

باکسرشو پایین کشیدم و با برخورد دیک سخت شدش به پوست صورتم لیسی به کلاهکش میزنم
-قرار بود من تاپ باشما
از سر جاش بلند شد و با تکیه دادن دستاش به پشتی مبل جوری که باسنشو بیشتر نمایان کنه نشست و با نیشخند روی لباش به من خیره شد
+زودباش جئون منتظر دعوت نامه ای؟
خیلی عجیب بود چون ویکتوری که من میشناختم معمولا زیاد با باتم بودن روی تخت راحت نبود
ولی سعی کردم بیخیال شم و اینبار بعد این همه مدت انجامش بدیم
با گرفتن پهلوهاش بین حصار انگشتام
محو بدنش شدم
تتوی کلاغی که بال های بلندش تموم کمر و شونه هاشو پوشونده بود و پرای ریز و درشتی که ماهرانه تا روی باسنش کشیده شده بود رو نوازش کردم
-ویکتور تو این چندسال برای بقیه هم جبران کردی؟
صدای نیشخند بلندش به گوشم رسید و می‌تونستم گوشه ی بالا رفته ی لبشو از بالا ببینم
+اگه نه بگم دروغ گفتم
-خب باید برات ثابت بشه که تو متعلق به منی جناب کلاغ مگه نه؟
این بار خنده های گوشامو نوازش کرد
+البته کاراگاه اگه لطف کنی شروعش کنی خوشحال میشم بدونم متعلق به کیم
دوتا انگشتامو بین لبام کشیدم و با خیس کردنشون به ارومی روی ورودیش کشیدم و با وارد کردنشون درودن حفره ی داغش با حرکت قیچی مانندی عقب و جلوشون کردم
صدای ناله ی شیرینش بعد مدتها به گوشم رسید
+ممم جئون انگشتات تا ابد بهترینن ولی خودت اه عوضی آرومتر
با بیرون کشیدن انگشتام دیگه دیکم این پارچه های فاکی دورشو تحمل نمیکرد
پس با پایین کشیدن شلوار و باکسرم از حصار دورش ازادش کردم
حالا دیکم بود که جایگزین انگشتام میشد
انگار تشنه ای بودم که چندین سال توی کویر زندگی کرده
مثل یه ماهی بدون دریا
و اقیانوس من مرد روبه روم بود
باید برای شروع اروم پیش میرفتم
ولی ناخداگاه دیکمو محکم داخلش میکوبیدم و بعد از چند دقیقه صدای سمفونی ناله هامون بود که تموم فضای خونمو پر میکرد
با عوض کردن پوزیشنمون روی مبل نشستم و اینبار اون بود که روی دیکم خودشو تکون میداد
+هومم چیه جئون اه...خوب میدونم چقد عاشقشی
با کامت پرم کن من خیلی دلتنگ ترم
بی طاقت داخلش کام میشم و به تیله های نمناک از اشکش خیره میشم
قطرات کامش روی عظلات شکمم غلط میزنن و با حلقه دستاش دور گردنم  منو تو بغلش گرفت
+بار بعدی نوبت منه
کوتا میخندم و با بیرون کشیدن دیکم محکم تو بغلم فشارش میدم
بلند شد و با صاف ایستادنش پیراهنمو برداشت و باهاش شونه هاشو پوشوند
+ خسته م کوکی خوابم میاد بریم ؟
-البته.

Bạn đang đọc truyện trên: Truyen247.Pro